سفارش تبلیغ
صبا ویژن
جوانمردى آبروها را پاسبان است و بردبارى بى خرد را بند دهان و گذشت پیروزى را زکات است و فراموش کردن آن که خیانت کرده براى تو مکافات ، و رأى زدن دیده راه یافتن است ، و آن که تنها با رأى خود ساخت خود را به مخاطره انداخت ، و شکیبایى دور کننده سختیهاى روزگار است و ناشکیبایى زمان را بر فرسودن آدمى یار ، و گرامیترین بى‏نیازى وانهادن آرزوهاست و بسا خرد که اسیر فرمان هواست ، و تجربت اندوختن ، از توفیق بود و دوستى ورزیدن پیوند با مردم را فراهم آرد ، و هرگز امین مشمار آن را که به ستوه بود و تاب نیارد . [نهج البلاغه]
 
پنج شنبه 91 تیر 8 , ساعت 10:58 عصر

رفتم آسایشگاه برای دیدن سالمندان . مسئول اونجا میگه : اومدی عیادت ؟

میگم : پَ نه پَ اومدم ? تا از این پیرمردها رو ببرم بزرگ کنم ! …

..

..

..

..
به استاد میگم لطفا کمکم کنید دارم مشروط میشم .

میگه نمره میخوای ؟

گفتم پَ نه پَ نظر شما رو در مورد مقدار و جنس خاکی که باید بریزم تو سرم میخوام ! …

..

..

..

..
دوستم میگه چرا انقدر غذات کم شده ؟

میگم : تو رژیمم …

میگه رژیم لاغری ؟!

میگم پَ نه پَ رژیم صهیونیستی 

..

..

..

..
یه روز با جعبه خیلی بزرگ رفتم اداره پُست ، گذاشتم رو ترازو جعبه رو کارمنده اومده میگه می خوای پُست کنُی ؟!

گفتم : پَ نه پَ اومدم وزنش کنم ببینم اگه اضافه وزن داره شبها بهش شام ندم !

..

..

..

..
بابام از اداره زنگ زده خونه بعد کلی احوال پرسی میگه محمد خودتی ؟

میگم: پَ نه پَ به سیستم تلفنباک بانک تجارت خوش آمدید برای پرداخت قبوض شماره ? ، برای اطلاع از موجودی 

حساب شماره ? و …

گفت زهر مار و قطع کرد !

دیدم ظهر عصبانی اومد توی اتاق . منم پای پَ نه پَ بودم !

گفت اگه یه بار دیگه بگی پَ نه پَ ، دیگه تو این خونه نمیخوابی !

گفتم یعنی بیرونم میکنی بابا ؟

گفت پَ نه پَ خونه رو عوض میکنم بزغاله !



لیست کل یادداشت های این وبلاگ

 
 

 

تبادل لینک
تبادل لینک رایگان
تبادل لینک اتوماتیک
تبادل لینک
تبادل لینک